کتابت ارواح یا خودنگاری (2)

در نوشته ی پیشین تا حدی به مقوله کتابت و تفاوت عقیده افراد در مورد صحت آن و یا خودنگاری دانستن آن توسط عالمان هیپنوتیزم اشاره کردم و اکنون به ذکر تجربیات خود می پردازم و در انتها صحت آن را مورد نقد قرار می دهم .کتابت به این سیاق انجام می شود که در محیطی مناسب و آرام فرد مدیوم پس از ذکر نام پروردگار هستی و اذنش و مدد از روح حامی قلمی را به آرامی بر روی صفحه کاغد قرار می دهد و آرنج را به صورت نود درجه طوری نگاه می دارد که وزنه ی خاصی بر قلم وارد نشود.ترتیب بدین گونه است که قلم می بایست خود به حرکت در آید و نه آن که توسط لرزش ها و حرکت عمدی بنویسد اما به هر حال دست از برای شماست و در ازای حرکت آن دچار شک می شوید که آیا قلم خود می نویسد و یا شما ناخود آگاه می نویسید.در ابتدا نباید به چنین موضوعی فکر کنید و تنها ذهن را آزاد نگه داشته و به موضوع خاصی فکر نکنید.در جلسات آتی نگارش از کشیدن خط و دایره و مربع به کلمه می آید و کلام آغاز می شود.اما به هر حال ضمیر ناخود آگاه در این نوع ارتباط بسیار دخالت دارد و گاه تنها چند خط از نوشته ای مورد تایید قرار می گیرد.ضمنا به هیچ وجه توصیه نمی شود که خود سر و بدون داشتن استاد کسی شروع به کتابت کند چرا که تنها انرژی های درونی خویش را به مخاطره می اندازد و به نتیجه نمی رسد.کتابت مطلوب هنگامی صورت می گیرد که فرد در شرایط مناسبی باشد و ضمیر ناخود آگاه وی در نگارش تاثیری نگذارد تا روح حامی بتواند به خوبی معانی را القا کند.همانطور که در نوشته قبلی گفتم روح حامی دست شما را نمی گیرد و تنها کلام را به شما القا می کند پس شما با دیکته و نگارش خود می نویسید و گاه که معنی غریبی بر شما القا کند نمی توانید آن را بنویسید چرا که نگارش خارج از حدود آگاهی شما سخت و تا حدودی غیر ممکن است مگر بر افرادی با قابلیت بالای ارتباط.می توان شک کرد که تمامی آن چه در مورد کتابت ادعا می شود وجود ندارد و فقط و فقط ضمیر ناخود آگاه فرمان می راند و تنها خودنگاری است.اما نکته جالب توجه آن است که در شروع تمرین کتابت و به هنگامی که فرد هنوز شکل می کشد و به کلمه نیادمده است اغلب افراد که حتا می توان گفت همه افراد اشکال یکسانی را می کشند.برای مثال همه افراد از کشیدن محیطی مستطیلی شکل شروع کرده و به دایره رسیده و هشت لاتین می کشند و سپس به کشیدن خطوی راست و یا مورب همت می کنند.و جالب توجه آن که گاه نوشته ای دوازده و با سیزده صفحه ای از گونه ای که در زیر ذکر کرده ام در عرض هفت الی هشت دقیقه با سرعتی فوق العاده بر مدیوم القا می شود و وی می نویسد و خود هیچ پس از نگارش به یاد نمی آورد که چه نوشته است.و یا نونه دیگر آن که مطلبی یکسان را توسط سه مدیوم مختلف همزمان در اتاق های مختلف از یک روح پرسیده ایم و هر سه جواب یکسانی داشته اند.و یا نمونه های دیگر که در مطلب آتی می آورم.مطلب این دفعه به درازا انجامید لذا ادامه بحث را به مطلب آتی موکول می کنم.

 

 

بریده ای از دیباچه ی یک ارتباط که چندی پیش توسط بنده انجام شده است.

 

به نام خدا

به نام کسی که هستی را رهنمون آدمیان و جهانیان و تمامی بندگان روی زمین قرار داد.به نام او که تمام کسانی را که به عبادتش مشغولند به راه راست هدایت می کند و به نام کسی که همه ی جهان از اوست و سپاس خداوندی را که تنها و تنها دوست دار و خیر خواه بندگان زمینی است.بر او سپاس می گوییم که همه کس و همه چیز را در سیطره و احاطه خود دارد و تمامی موجودات را بنا به مصالح خود رهنمون و یاری و همکاری می بخشد.کسی که وجودیت و هستی را به آدمی داد و او را خلیفه خویش بر روی زمین کرد تا او بتواند با قدرت اختیار خویش به مصالح و فوایدی که خویش تشخیص می دهد عمل کند تا در نهایت در آزمون همگانی الهی مورد سنجش قرار گیرد.جایی که عدالت الهی بر همگان هویدا می گردد و آن گاه است که آن دسته افرادی که توشه ی لازم را جهت آن روز فراهم نکرده اند از خود پشیمان اند و حیف که دیگر زمان گذشته است.خدواند را سپاس می گویم که به من روح حامی شما اجازه ارتباط داد تا بتوانم به معانی و معارفی شما را رهنون سازم که شما خود بدان مایلید و بدانید که اگر امشب بر لحن و سیاقی دیگر با شما سخن می گویم هیچ جای تعجب ندارد چراکه ذهن شما امشب بدین سبک ارتباط آماده و توانایی دارد...