روشن بینی و تمریناتی برای تقویت آن

Clairvoyance

 

 و چگونه فال قهوه و ورق و کف بینی درست از آب در می آید؟ساز و کار این آدم ها چگونه است؟

 

روشن بینی ترجمه کلمه Clairvoyance فرانسه است که شخص دارنده این استعداد قادر خواهد بود وقایع در حال وقوع یا وقایع آینده راحتا از فاصله بسیار دور رویت و احساس کند.فرق بین تله پاتی و روشن بینی در این است که تله پات اطلاعات خود را از فکر شخص دیگر کسب می کند در حال که روشن بین این آگاهی را بدون ارتباط با فکر دیگری بدست می آورد.

چنین استعدادی گاه بدون هیچگونه تشریفات مقدماتی تجلی می شود ولی بیشتر اوقات تحت تاثیر خواب هیپنوتیزمی یا بهنگام خلسه مدیومی یا در حالت سومنامبولی ( بیدار خوابی) ابراز می شود و معمولا بعضی از مردم بدون استفاده متداول از حواس پنجگانه می توانند بعضی چیز ها را درک و احساس کنند خاصه افراد کور و کر و لال  که دیده شده هنگامی که از یک یا چند حواس محروم می باشند استعدادد دیگری را جایگزین آن ها می کنند.نوستراداموس  پزشک و منجم و پیشگوی بزرگ فرانسوی در قرن پانزده و شانزده میلادی از افرادیست که این استعداد خارق العاده در او دیده شده است.شما هم ممکن است شنیده باشید که پیش کف بین و فال گیری رفته اند و سریعا بدون آن که شما را بشناسد اسم شما را می خواند و اطلاعاتی خارج از حیطه ی آشنایی با شما می دهد.واقعیت آن است که نه فال قهوه و نه ورق های بازی هیچ کدام اطلاعات عجیبی ندارند بلکه فرد فال گیر که دارای استعداد روشن بینی است بوسیله ورق یا قهوه و یا هرچیز ممکن دیگر تنها با ذهن شما ارتباط برقرار می کند و در خلسه موقتی می رود و اطلاعاتی را می دهد.ممکن است خود شخص فال گیر از روند این موضوع بی خبر باشد و خود نیز فکر کند که اشکال قهوه و یا ورق اطلاعاتی را می دهند.گاه در مورد آینده حرف می زند و درست از آب در می آید.واقعیت آن است که آری تا زمانی حرف وی درست است که شما به همان سیاق فعلی زندگی را ادامه دهید اما اگر تغییر و تحولی در زندگیتان بدهید دیگر آن پیشگویی درست نخواهد بود.انسان مختار است و اراده  دست اوست.

 

تمرینات روشن بینی

 

1-   پارچه ای به رنگ خاکستری به ابعاد یک متر در یک متر تهیه نموده و نقطه ای سفید به اندازه یک ماش یا عدس در وسط آن رسم نمایید.از کاغذ سفید هم می توان بجای ترسیم نقطه استفاده کرد.آنگاه پارچه مورد نظر را روی دیوار بقسمی نصب کنید که بهنگام نگاه کردن نقطه سفید درست مستقیم دیدگان شما باشد.سپس در حالی که اتاق نیمه تاریک است بفاصله پنجاه تا هشتاد سانتیمتر از آن روی زمین یا صندلی بنشینید و به آن نقطه نگاه کنید.باید حتی الامکان از پلک زدن بپرهیزید.همین که نگاه کردن ادامه یافت بتدریج چشمان شما خسته شده و نقطه سفید به تاریکی گراییده کم کم ناپدید می شود و باز در صورت ادامه نگاه در مغز نیز عدم بینایی موقت ایجاد می شود .در همین هنگام است که خیالاتی به مغز شما هجوم می آورد که همان روشن بینی است.یعنی اوهام و تصورات و خیالات واقعیات و حوادثی هستند که بوقوع می پیوندند که شما از طریق احساس ناظر جریانات آن ها می باشید.

2-   در اتاقی نیمه تاریک راحت و آسوده بنشینید سپس در حالی که نفسهای عمیق می کشید فکرتان را به یکی از دوستان یا آشنایانتان که در همسایگی شما منزل دارد متوجه کنید و چنان عمل کنید که گویی بوسیله دوربین اعمال او را نظاره می کنید.در واقع باید احساس و فکر شما کاملا متوجه شخص مورد نظر باشد.هر احساس که در این حال به شما دست می دهد یادداشت کنید و روز بعد از دوست یا آشنایان بپرسید که روز گذشته در آن ساعت به چه کاری مشغول بوده است.اگر بین شما و آن فرد رابطه عاطفی قوی برقرار باشد تمرین نتیجه بهتری می دهد و مسلما با یک تمرین معلوم نمی شود که استعداد این کار را دارید یا نه.

 

تمارینی با گلوله بلورین و آینه و جام آب هم وجود دارد که من تجربه نکرده ام.سال خوبی داشته باشید.نوروز مبارک.

  

 

تله پاتی telepathyTelepathy

و چند تمرین برای تقویت و امتحان آن

 

کلمه تله پاتی نخستین بار توسط "فردریک مایرز Fredric Mayers" یکی از پایه گذاران انجمن تحقیقات روانی انگلستان بکار گرفته شده است.این کلمه که از دو لفظ یونانی مشتق شده یکی تله (Tele) به معنی دور و دیگری پاتوس (Pathos) به معنی احساس می باشد که در واقع احساس از دور معنی می دهد.این پدیده شامل دو بخش می شود:یکی انتقال افکار و احساس به قصد اشخاص دیگر و دیگری دریافت افکار و احساس دیگران که آن را "فرایابی" می نامیم.

قبل از همه باید بگوییم که در تمرینات تله پاتی همکاری دو نفر ضروری است :شخصی که انتقال فکر دهد و شخصی که آن را دریافت می کند.شخص اول را "عامل" یا مخابره کننده و نفر دوم که دریافت افکار می کند "وسیط" یا مخابره گیرنده می گویند.عامل فرمانی را که مایل است القا کند باید دقیقا در ذهنش طرح نماید و آن را از طریق فکر بشکل تجزیه به وسیط القا کند.عامل باید فکرش را آن چنان روی فرمان متمرکز کند که گویی خود مقصد انجام آن فرمان را دارد.پس برای تمرین ، عامل هیچ گاه تمرین را بر روی کسی انجام ندهد که از قصد وی برای تمرین بی خبر باشد.برای مثال ناگهان در خیابان بر روی غریبه ای سعی به تله پاتی نکنید که هم انرژی درونی شما را به هم می ریزد و هم بی نتیجه خواهد بود.فرمان های تله پاتیکی که برای شروع پیش نهاد می شود عبارتند از:بایستید.دست راستتان را بلند کنید.فلان شی را بردارید و غیره .عامل فرمانش را باید در ذهن پخته کند و سریع به شخص منتقل کند و نباید در انتقال تعلل به خرج دهد.برای مثال وقتی متمرکز می شود و در ذهن القا می کند که بایست ،  وقتی فرمان را ارسال کرد می بایست دیگر ذهنش را از تمرکز خارج کند و پی ارسال آن نباشد و به وسیط متمرکز نشود که ببیند چه کاری انجام می دهد.بنابراین متمرکز شده و ارسال می کند و بعد بی خیال.

در تمرین از آن جهت که وسیط از قصد عامل با خبر است یعنی می داند که عامل در حال ارسال فرمانی است باید کاملا بی تفاوت باشد و هرگونه افکاری را از ذهن خود دور کند.در واقع وی باید در خلا فکری کامل باشد و فقط منتظر یک تحرک درونی بماند که وی را وادار سازد تا کاری را انجام دهد.هر گاه در ذهن وسیط چند فکر همزمان خطور کرد ابتدا کمی تامل کند و سپس فکری که قوت و تحریک بیشتری دارد به اجرا در آورد.

تمرین با تماس مستقیم:

در این تمرین لازم است که عامل مچ دست وسیط را گرفته آن گاه فرمانهایش را صادر نماید.فرمان هایی چون : بسوی در- باز کردن در – برداشتن کتاب و غیره.و همچنین کشیدن یک شکل ساده هندسی – نوشتن یک اسم یا یک کلمه مشخص.

تمرین با تماس غیر مستقیم:

بعد از آن که در تمرینات تماس مستقیم موفقیت حاصل آمد لازم است تمرین تماس غیر مستقیم انجام شود بدین صورت که هر دو سر روزنامه ای لوله شده یا یک تکه پارچه یا یک قطعه چوب را بدست گرفته و فرمان های مشابه داده شود.

تمرین بدون تماس:

بعد از حصول نتیجه از دو تمرین قبل لازم است که تمرین بدون تماس انجام گیرد.بدین ترتیب که پشت سر وسیط می ایستید و در حالی که نگاهتان را به پشت گردن او دوخته اید فکرتان را کاملا روی وسیط متمرکز می کنید و فرمان را صادر می نماید.صدور فرمان باید ساده و جز به جز باشد و پشت سر هم اما دنبال ارسال فرمان نباشید.

تمریناتی چون استفاده از تصاویر و یا اسامی مختلف و تمرین با کارت نیز وجود دارد که در نوشته های آتی خواهم آورد.

توصیه ها:

اگر در تمرین اول نتیجه نگرفتید دلسرد نشوید و ایمان داشته باشید.

وقتی دست وسیط در دستان شماست هیچ گونه فشاری بقصد پیش راندن و متوقف کردن واسطه انجام ندهید.

علاقه و احساس عاطفی  متقابل بین عامل و وسیط نتیجه بهتری ایجاد خواهد کرد.

بهتر است چشمان وسیط با باند و پارچه ای مشکی بسته شود.

هر جلسه بیشتر از ده فرمان داده نشود.

نباید به قصد تفریح و اذیت و آزار از این پدیده استفاده کرد چرا که مقداری نیروی عصبی مصرف می شود و ممکن است این عمل شخص را به نقصان قوا و ضعف اعصاب گرفتار سازد.